Posts

سرمعلم ضیاؤالدین؛ قهرمان زندگی من

Image
ضیاؤالدین خان "انیس" در صفحه فیسبوک یکی از دوستانم به مطلبی برخوردم که نوشته بود "سرمعلم ضیاؤالدین خان از معارف خدا حافظی کرد" با دیدن این مطلب و عکس نسبتاً بی کیفیت استاد به یاد روزهای افتادم که در فضای باز و روی سبزه ها برای اولین بار با تباشیر و تخته سیاه آشنا شدم. اتفاقاً اولین روز مکتب رفتنم هنوز در خاطرم است؛ در یکی از روزهای آفتابی بهار (سال 1373 ) بود که به اتفاق پدرم به مکتب رفتیم، در فاصله‌ی که از خانه تا مکتب می‌پیمودیم شاید حدوداً 10 دقیقه، هرچه تعریف نیکی بود که پدرم از مکتب گفت و من نیز از شوق بر لباس نمی‌گنجیدم. در اداره‌ی مکتب با مرد مهربانی روبر شدم که از بهر احترام به پا ایستاد و با پدرم مصافحه کرد و با من نیز دست داد. از اینکه هم روستایی ما بود از قبل با نامش آشنا بودم اما ندیده بودمش. پس از مراحل ثبت نام، مرا بیرون از ساختمان گِلی هدایت کرد و در میان جمعی اندکی از هم سن و سالانم که پیش از من آمده بودند روی سبزه زاری نشستم و به درس اولین معلم‌ام که نام شان دقیق یادم نیست گوش دادم. پس از آن بود که من، سرمعلم ضیاؤالدین خان را از نزدیک آ

گلنار؛ زنی كه سی سال است تاوان سگ پدرش را پس می‌دهد

Image
حدود ۳۰ سال قبل، در یک بعد از ظهر ابری بهار، زندگی یک دختر پانزده ساله در ولایت شمالی بغلان به قمار گذاشته شد. این قمار، قمار فرهنگ حاکم آن دیار بود. یک دختری که هیچ نمی‌دانست چرا و به چه جرمی، باید زن پسر ۲۰ ساله‌ای در روستایش می‌شد که شاید از او متنفر هم بود. بدتر این که او با نامی به خانه‌ی شوهر رفت که ننگ بود. بزرگان روستا فیصله کرده بودند که او به بد داده شوند. گلنار (نام مستعار)، در آن زمان پانزده سال عمر داشت. او برخلاف دیگر دختران هم روستایی‌اش که با ساز و سرود به خانه‌ی شوهر می‌رفتند، با جبر و ترس به خانه‌ی شوهر رفت. او را به بد داده بودند تا از خون‌ریزی میان دو خانواده جلوگیری شود. بر اساس این فرهنگ رایج، هرگاه در میان دو خانواده و یا قومی، قتلی صورت بگیرد، برای جلوگیری از خون‌ریزی‌های بیشتر، دختری از خانواده‌ی قاتل باید به خانواده‌ی مقتول به بد داده شود. آن دختر در کنار این که مانند یک برده‌ی جنسی باید سال‌ها زندگی جدیدش را تحمل کند، هیچ‌گونه حق و صلاحیتی ندارد. اما گلنار هیچ جرمی نداشت. هیچ یک از اعضای خانواده‌اش نیز جرمی را مرتکب نشده بودند. هیچ قتلی ه

همه ساله سیلاب نهرین را خساره مند می سازد

باشنده گان ولسوالی نهرین در یک گرد همایی در سالون شاروالی نهرین از کار کرد های سید شمس الدین سادات شاروال ولسوالی نهرین تمجید نموده وی را مورد تقدیر دادند. ضمن تقدیر از کارکردهای شاروال نهرین سیلاب را یک مشکل جدی و بحران آفرین خوانده افزودند در چند سال اخیر سیلاب های مدهشی این ولسوالی را مورد هجوم قرار داده صدها جریب زمین زراعتی، ده ها باب خانه های مسکونی، ده ها باب دوکان را در شهر نهرین تخریب و خسارات هنگفت مالی را برای باشنده گان این ولسوالی وارد ساخه است. به گفته آنان از ریس جمهور شروع تا والی و وزیر به این ولسوالی تشریف آورده مشکلات مردم را از نزدیک مشاهده   و در قسمت اعمار بند استنادی و دیوار های محافظتی وعده سپردند که تا کنون هیچ یک از مقامات بلند رتبه دولتی به وعده هایشان عمل نکرده اند. طبق گفته های آنان اگر جلو سیلاب ها گرفته نشود به زودترین فرصت فاجعه انسانی درین ولسوالی رخ خواهد داد که در آن زمان خسارات وارده جبران پذیر نخواهد بود. همچنان آنان از بی توجهی مسولین تصدی ذغالسنگ نهرین انتقاد کرده می گویند که هیچ گونه توجهی در قسمت حفظ و مراقبت سرک از جانب آنها صورت نمی

مصاحبه با سمونوال محمد ناصر اسدی فرمانده پولیس نهرین

Image
نخست خودم را به عنوان خبرنگار آزاد معرفی کردم، آقای اسدی بعد از کسب اجازه از مرکز فرماندهی ولایت سر صحبت را با من آغاز نمود. از آقای اسدی خواستم خود ش را معرفی نماید؟ ج: محمد ناصر " اسدی " متولد سال 1338 در ولایت میدان وردک. از تحصیلاتش پرسیدم ؟ ج: مکتب ابتداییه را در ولایت میدان خواندم و بعداٌ به حربی شونحی داخل شدم سر انجام در سال 1358 از حربی پوهنتون فازغ گردیدم. از دوره های کاری قبلی اش پرسیدم ؟ ج: بعد از فراغتم از حربی پوهنتون در ولایت مختلف اجرای وظیفه نمودم و از اوایل حکومت انتقالی تا کنون در بخش پولیس ملی کشور مصروف اجرای وظیفه هستم. از اینکه اولین روزهای وظیفه داری آقای اسدی به عنوان فرمانده پولیس نهرین بود از وی در قسمت فراهم آوری تامین امنیت در ولسوالی نهرین پرسیدم؟ آقای اسدی در جواب گفت: من در دو قسمت پلان و پروگرام دارم. 1: تعلیم و تربیه و منسوبین قوماندانی امنیه نهرین. 2: برخورد قانونی و نیک با مردم و کسب اعتماد مردم نسبت به دولت . فرمانده پولیس نهرین گفت: نقش مردم در قسمت تامین امنیت و ایجاد صلح بسیار با ارزش است، و من پلان های خو

نه وزیر به وعده اش وفا کرد و نه والی

Image
(ویس برمک) وزیر احیا و انکشاف دهات وقت کشور همراه با منشی عبدالمجید والی اسبق ولایت بغلان با جمعی از همراهان شان طی سفری از ولسوالی نهرین ولایت بغلان دیدن نمودند، در ظاهر این سفر وزیر احیا و انکشاف دهات حال پرسی و بررسی وضعیت مردم ولسوالی نهرین بود، مردمیکه در آن زمان به طور جدی مورد هجوم سلاب قرار گرفته بودند و دار و ندار شان طعمه سیلاب گردیده بود. شهر نهرین به عنوان کلیدی ترین نقطه از اثر سیلاب تخریب شده بود. آقای وزیر بعد از مشاهده زنده گی مردم و دیدن نقاط آسیب پذیر بحضور داشت ده ها تن از باشنده گان نهرین وعده سپرد که (در اولین روز های رفتنش به کابل مشکلات نهرین را به سمع رییس جمهور میرساند و در قسمت تحکیم کاری دیوار استنادی سواحل دریای نهرین و حل چالش ها اقدام عاجل میکند). از آن زمان تا کنون بیشتر از دو سال سپری میشود اما آقای وزیر به وعده هایش عمل نکرده است شاید مکان کاری لکس و چوکی چرخکی این وعده ها را فراموش وزیر کرده است. گذشته از وعده وزیر احیا و انکشاف دهات، بتاریخ 12 دلو 1391 سلطان محمد عبادی والی ولایت بغلان در نخستین روز های ماموریتش در بغلان با جمعی از روسای

مختار وفایی: شمشیرکشی فاشیسم علیه قرآن و قانون

برگرفته از وبلاگ مختار وفایی

خدمات صحی برای مریضان در ولسوالی نهرین بصورت درست عرضه نمی شود

Image
داکتر جمال الدین "بغلانی" آمر صحت عامه ولسوالی نهرین با ابراز این مطلب میگوید: نسبت نبود داکتران مجرب و مسلکی و کمبود ادویه جات خدمات صحی به باشنده گان ولسوالی نهرین   بصورت درست عرضه نمی شود. بگفته آقای بغلانی شفاخانه 25 بستر درین ولسوالی به عنوان بهترین درمانگاه اساسی برای شهروندان نهرین که همه روزه شاهد مراجعه بیشتر از 200 نفر مریض از اطراف و اکناف این ولسوالی و ولسوالی های همجوار می باشد به نسبت نداشتن داکتران مسلکی در بخش های داخله ، نسایی ولادی ، اطفال ، داکتر داندان و نرس و کمبود ادویه جات ، عرضه خدمات صحی به مشکل مواجه شده و مردم ازین روند نارضا اند. آقای بغلانی می افزاید بیشتر از دو سال می شود که شفاخانه 25 بستر نهرین از طرف وزارت صحت عامه به یک موسسه خصوصی بنام " شبکه انکشافی باختر "یا B.D.N   مطابق به معیار های   B.P.H.S   قرار داد صورت گرفته است که از آن زمان تا کنون رسیده گی درست از جانب این موسسه در بخش های تهیه ادویه جات و استخدام داکتران مجرب صورت نگرفته است وی مدعی است کسانیکه از طرف این موسسه استخدام گردیده اند معاونین نرس اند و یا هم که